حره ٔ بنی هلاللغتنامه دهخداحره ٔ بنی هلال . [ ح َرْ رَ ی ِ ب َ هَِ ] (اِخ ) موضعی به بُرَیک در طریق یمن تهامی ، از آن سوی ضنکان ، منسوب به هلال بن عامر. (معجم البلدان ).
حره ٔ بنی سلیملغتنامه دهخداحره ٔ بنی سلیم . [ ح َرْ رَ ی ِ ب َ س ُ ل َ ] (اِخ ) ناحیه ای که جنگ بئر معونة در آن رخ داده است . (امتاع الاسماع ص 171). و در آن معادن دهنج هست . (الجماهر صص 1
حرة بنی حارثةلغتنامه دهخداحرة بنی حارثة. [ ح َرْ رَ ت ُ ب َ رِ ث َ ] (اِخ ) دره ای در اطراف مدینة است که پیغمبر در جنگ احد شبانه از آنجا بگذشت . رجوع به امتاع الاسماع ص 119 شود.
حرةلغتنامه دهخداحرة. [ ح َرْ رَ ] (اِخ ) (وقعه ٔ...) جنگی است که میان مسلم بن عقبه و اهل مدینه اتفاق افتاد درسال 63 هَ . ق . سه روز مانده از ذی الحجة بسال دوم خلافت یزید و مسلم
حجازلغتنامه دهخداحجاز. [ ح ِ ] (اِخ ) سرزمین معروف . مکة و مدینة و طائف و روستاهای آنها. و از آنروی بدین ناحیت حجاز گویند که حاجز و فاصل و حائل است میان نجد و تهامة یا بین نجد و
یوملغتنامه دهخدایوم . [ ی َ ] (ع اِ) روز. (ترجمان القرآن جرجانی ص 108) (دهار). روز، مذکر آید و اول آن از طلوع فجر صادق است تا غروب آفتاب . ج ، ایام و اصل آن ایوام بوده . جج ، ا
حره ٔ بنی سلیملغتنامه دهخداحره ٔ بنی سلیم . [ ح َرْ رَ ی ِ ب َ س ُ ل َ ] (اِخ ) ناحیه ای که جنگ بئر معونة در آن رخ داده است . (امتاع الاسماع ص 171). و در آن معادن دهنج هست . (الجماهر صص 1
حرة بنی حارثةلغتنامه دهخداحرة بنی حارثة. [ ح َرْ رَ ت ُ ب َ رِ ث َ ] (اِخ ) دره ای در اطراف مدینة است که پیغمبر در جنگ احد شبانه از آنجا بگذشت . رجوع به امتاع الاسماع ص 119 شود.
حره ٔ سلیملغتنامه دهخداحره ٔ سلیم . [ ح َرْ رَ ی ِ س ُ ل َ ] (اِخ ) موضعی بدو جانب اعلای نجد. (معجم البلدان ). و آنرا ام صبار نیز نامند. و در این جا حجرالرشح (ن ل : حجرالدهنج ) یافت ش