حلال و حرامفرهنگ گنجواژه شرع و غیرشرعی. حلال و حرام کردن= مخلوط کردن مال مشروع و نامشروع. حلال و حرام سر کسی شدن= مقید به دین بودن.
هواشاتلغتنامه دهخداهواشات . [ هَُ ] (ع اِ) گروههای مردم . || شتران با هم آمیخته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اموال حرام . (منتهی الارب ).آنچه از مال حرام و حلال گرد آید.
ننگینلغتنامه دهخداننگین . [ ن َ ] (ص نسبی ) معیوب . زشت . (غیاث اللغات ) (از برهان قاطع) (از جهانگیری ) (ناظم الاطباء). عیب دار.(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : هست پاک و
دندان فشردنلغتنامه دهخدادندان فشردن .[ دَ ف ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دندان افشردن . دندان افشاردن . دندان بر دندان فشار دادن . (یادداشت مؤلف ).- دندان به هم فشردن ؛ در حالت خشم و نفرت ف
ماللغتنامه دهخدامال . (ع اِ) خواسته . (ترجمان القرآن ) (دهار). خواسته و آنچه در ملک کسی باشد. ج ، اموال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز که در تملک کسی باشد. (از اقرب الموار
غضائری رازیلغتنامه دهخداغضائری رازی . [ غ َ ءِ ی ِ ] (اِخ ) محمدبن علی غضائری رازی ، مکنی به ابوزید از شاعران بزرگ عراق واز مداحان امرای آخر دیلمی در ری و سلطان یمین الدوله محمود غزنوی