26 فرهنگ

3911 مدخل


حراست

he(a)rāsat

نگهبانی کردن؛ حفظ کردن؛ محافظت؛ نگهبانی؛ نگهداری؛ پاسبانی.

نگهبانی، پاسبانی، پاسداشت

پاسداری، حفاظت، صیانت، محارست، محافظت، مواظبت، نگاهداری، نگهبانی، نگهداری، وقایت

conservation, custody, guard, keeping, vigilance, ward