حرازیلغتنامه دهخداحرازی . [ ح َ ] (ص نسبی ) منسوب به حراز، بطنی از ذی کلاب بن حمیر. (سمعانی ). و رجوع به حرازة شود.
حرازیلغتنامه دهخداحرازی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) احمدبن محمدبن عیسی حرازی ابوالعباس یمنی که در 689 هَ . ق . درگذشته . کتبی بر طریقه ٔ اشاعره دارد. (هدیة العارفین ج 1 ص 100 از قلادةا
حرازیلغتنامه دهخداحرازی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) عبداﷲبن یزید لعقی یمنی . فقیه متوفی پیرامون 505 هَ . ق . او راست : «سبعالوظائف » در اصول دین . (هدیة العارفین ج 1 ص 453).
حرازیلغتنامه دهخداحرازی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) عبدالرحمان بن عبداﷲبن داودبن ابراهیم خولانی یمنی . متوفی 1003 هَ . ق . او راست : تعبیر قرآن و رساله ٔ نظر باجنبیه . (هدیة العارفین ج
حرازیونلغتنامه دهخداحرازیون . [ ح َ زی یو ] (اِخ ) طایفه ای منسوب به حرازبن عوف بن عدی که از محدثان بودند. (تاج العروس ).
حرازیونلغتنامه دهخداحرازیون . [ ح َ زی یو ] (اِخ ) طایفه ای منسوب به حرازبن عوف بن عدی که از محدثان بودند. (تاج العروس ).
ابوعلیلغتنامه دهخداابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن خمیر الحرازی . از روات است و عمران بن بکار از او روایت کند.
ازهرلغتنامه دهخداازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ حرازی ، از مردم روستا و قلعه ٔ حراز [ یمن ]. (منتهی الارب ). و مؤلف تاج العروس گوید: حرازبن عوف بن عدی بطن من ذی الکلاع من حم
حرازلغتنامه دهخداحراز. [ ح َ ] (اِخ ) قلعه ای است که ازهربن عبداﷲ حرازی منسوب است به آن . (منتهی الارب ). رجوع به حرازة شود.
حرازةلغتنامه دهخداحرازة. [ ح َ زَ ] (اِخ )قریه ای است که بنی حراز از حمیر در آن زندگی میکردند، و اطباق حرازیة بدان منسوب است . (معجم البلدان ).