حرارتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، تف، تفت، دما، گرما، گرمی، نایره ≠ برودت، سردی ۲. تندی، تیزی ۳. حدت، شدت ۴. شور، هیجان
حرارتدیکشنری فارسی به انگلیسیfervency, fire, heat, oomph, passion, temperature, thermo-, verve, vigor, vigour, warmth
حرارت دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. گرم کردن، تفت دادن ۲. دما دادن، گرما دادن ۳. گرما بخشیدن، حرارت بخشیدن ۴. شور وهیجان بخشیدن