۱. قضاوت یا اندیشهای که بر پایۀ ظنّ و گمان باشد نه مدرک و استدلال.
۲. (اسم مصدر) (فلسفه) [قدیمی] سرعت انتقال در فهم و استنتاج؛ زود دریافتن.
= حدس زدن: (مصدر متعدی) گمان بردن و دریافتن امری به گمان و تخمین.
گاس، گمان، گمانه
۱. تخمین، فرض، گمان، گمانه ≠ یقین
۲. مرغوا، نفوس ≠ مروا
۳. زعم، عقیده، نظریه ≠ اندیشه، فکر
۴. بهفراست دریافتن، گمان بردن
conjecture, estimate, estimation, guess, guesswork, hunch, judgment, reckoning, supposition, suspicion