حادةلغتنامه دهخداحادة. [ حادْ دَ ] (ع ص ) تأنیث حاد. تند. تیز. || رائحه ٔ حادّه ، ای ذکیة؛ بوئی تند. بوئی تیز. || سواره . (طب ّ). || مقابل مزمنه . (در بیماری ) .- زاویه ٔ حادّة
حادةلغتنامه دهخداحادة. [ حادْ دَ ] (ع ص ) تأنیث حاد. تند. تیز. || رائحه ٔ حادّه ، ای ذکیة؛ بوئی تند. بوئی تیز. || سواره . (طب ّ). || مقابل مزمنه . (در بیماری ) .- زاویه ٔ حادّة
حادهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تند. "زاویۀ حاده" به پارسی می شود "گوشۀ تند" (از فرهنگستان).
زاویه ٔ حادهلغتنامه دهخدازاویه ٔ حاده . [ ی َ / ی ِ ی ِ حادْ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاویه ای را گویند که کمتر از نود درجه بود. (فرهنگ نظام ). چون خطی بالای خطی به نهجی کشند ک