حتکلغتنامه دهخداحتک . [ ح َ ] (ع مص ) حتکان . گام خرد نهادن در شتافتن . (تاج المصادر بیهقی ). شتاب رفتن و گام خرد نهادن . (منتهی الارب ). گام خرد نهادن در شتافتن . (مهذب الاسما
هتکفرهنگ مترادف و متضاد۱. پردهدری ۲. رسواسازی، مفتضحسازی ۳. افتضاح، رسوایی ۴. بیعفتی، بیناموسی، ۵. استخفاف، بیاحترامی، بیحرمتی
هتکفرهنگ مترادف و متضاد۱. پردهدری ۲. رسواسازی، مفتضحسازی ۳. افتضاح، رسوایی ۴. بیعفتی، بیناموسی ۵. استخفاف، بیاحترامی، بیحرمتی
حسین آبادلغتنامه دهخداحسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . هفتادهزارگزی شمال خاوری زرند. سر راه مالرو چترود به راور. کوهستانی . سردسیر. سکنه 6
خانوکلغتنامه دهخداخانوک . (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در25 هزارگزی خاوری زرند و 18 هزارگزی شمال راه فرعی زرند - کرمان ، ناحیه ای است کوهستانی و سر
خمرودوئیهلغتنامه دهخداخمرودوئیه . [ خ ُ ئی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن زرند شهرستان کرمان . واقع در 52 هزارگزی شمال خاوری زرند و پنج هزارگزی باختر راه مالرو چترود راور. این د