حباب همتاسازیreplication bubbleواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دِنای در حال همتاسازی که با ریزبین الکترونی به شکل حبابی کوچک دیده میشود متـ . چشم همتاسازی replication eye
حبابلغتنامه دهخداحباب . [ ح َ ] (ع اِ) کوپله . غوزه . غنچه . سوارگ . سوار آب . گنبد آب . آب سوار. فراسیاب . سیاب . غوزه ٔ آب . غنچه ٔ آب . کوپله ٔ آب . گوی . نفّاخة. فقّاعة. سوا