ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ] (اِخ ) زهراوی خلف بن عباس القرطبی . وی در تاریخ طب بزرگترین نماینده و معرف جرّاحی عرب است و کتب او از مراجعی است که جرّاحان قرون وسط
دانشلغتنامه دهخدادانش . [ ن ِ ] (اِخ ) مرحوم میرزا حسین خان متخلص به دانش از فضلا و شعرای مشهورایران مقیم ترکیه که اغلب در استانبول و گاه نیز درآنکارا (آنقره ) اقامت داشت . وی ر
گوتیلغتنامه دهخداگوتی . (اِخ ) طایفه ای از ساکنان قدیم زاگروس که محلشان شمال و مشرق شهرزور بوده است . این گروه نارامسین [ یکی از پادشاهان اکد ] را شکست داده بر بابل مسلطشدند و پ
کاسیانلغتنامه دهخداکاسیان . (اِخ ) کاسی ها. از اقوام قدیم زاگروس . در کتاب ایران از آغاز تا اسلام آمده است : گزارشهای مربوط به عهد سلطنت پسر حامورابی از عقب راندن حملات قشون کاسیا
حاجی بابالغتنامه دهخداحاجی بابا. (اِخ ) (کتاب ...) در سال 1824 م . / 1239 هَ . ق . یعنی قریب بده سال پس از مراجعت آخری خود از ایران جیمز موریه کتابی به انگلیسی در لندن منتشر ساخت به