پشتیبان؛ حمایتکننده.
پشت یبان
۱. پشتیوان، پشتیبان، طرفدار، کمک، مجیر، مددکار، معین، هوادار، هواخواه، یار، یاریگر، یاور
۲. پارتی ≠ مخالف
۳. منسوب به حام
۴. فرزندان حام
ally, backer, behind, defense, patron, promoter, proponent, protector, support, supporter, supportive, tutelary, backing