26 فرهنگ

10969 مدخل


ترجمه مقاله

حال

hāl[l]

حلول‌کننده؛ جای‌گیرنده؛ فرود‌آینده.

کنون، اکنون، اینگاه

۱. احوال، اوقات، حالت
۲. وضعیت، چگونگی، کیفیت، وضع
۳. اکنون، الحال، ≠ گذشته
۴. اینک، حالا
۵. لحظه، دم، هنگام
۶. زمان حاضر، مضارع
۷. خوشی، سرمستی
۸. ذوق
۹. وجد، شور، نشاط
۱۰. جریان، ماجرا
۱۱. انرژی، تاب، توان
۱۲. روش، شیوه، طریقه

anymore, circumstances, condition, expression, now, present, presently, shape, spirit, way, yet