حاقفرهنگ مترادف و متضاد۱. وسط، میان، مرکز ≠ انتها ۲. حقیقت موضوع، حقیقت امر، واقع مطلب ۳. کامل ≠ ناقص
حاقلغتنامه دهخداحاق . [ حاق ق ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از حق . نفس الامر. حقیقت امرو مغز آن . اصل شی ٔ: حاق واقع، حاق ّ مسئله ، حاق مطلب این است . || وسط چیزی . (منتهی الارب ). م
هاقلغتنامه دهخداهاق . [ هاق ق ] (ع ص ) بسیارجماع . حریص در جماع . (ناظم الاطباء). بسیار گاینده . (آنندراج ). ج ، هُقُق . (منتهی الارب ).
حاق اتصاللغتنامه دهخداحاق اتصال . [ حاق ْق اِت ْ ت ِ ] (ع اِ مرکب ) اتصال دو کوکب است به یکدیگر با وحدت عرض و طول ، مثل آنکه قمر در سوم درجه ٔ حمل به عرض یک درجه ٔ شمالی ، و زحل در س
حاق اتصاللغتنامه دهخداحاق اتصال . [ حاق ْق اِت ْ ت ِ ] (ع اِ مرکب ) اتصال دو کوکب است به یکدیگر با وحدت عرض و طول ، مثل آنکه قمر در سوم درجه ٔ حمل به عرض یک درجه ٔ شمالی ، و زحل در س
حاقةلغتنامه دهخداحاقة. [ حاق ْ ق َ ] (ع اِ) بلای ثابت . ج ، حَواق ّ. (منتهی الارب ). || قیامت . (منتهی الارب ) (دهار). رستخیز،سمیت بذلک لأن ّ فیها حواق ّ الامور او یحق لکل قوم