26 فرهنگ

412 مدخل


حاذق

hāzeq

زیرک و دانا در کاری؛ ماهر؛ استاد.

زبردست، چیره دست

۱. آزموده، استاد، باتجربه، پخته، چیرهدست، تیزهوش، زبردست، زیرک
۲. کارآزموده، کاردان، ماهر، مجرب ≠ بیتجربه، ناآزموده

proficient, skilled, skillful, well-grounded