حامامینسلغتنامه دهخداحامامینس . [ ] (اِ) گویند گیاهی مانند گندم است . بیش از یک بدست نباشد و برای درد پشت سودمند بود. ولیکن صحیح آنست که حامامینس مانند حاماسیس مجهول است . (تذکره ٔ
حاتمفرهنگ نامها(تلفظ: hātam) (عربی) به معنی حاکم ، قاضی ، داور ؛ (در اعلام) نام مردی عرب بود که به بخشندگی شهرت داشت .
غمالائیللغتنامه دهخداغمالائیل . [ ] (اِخ ) لغتاً به معنی جزای خدایی است . او حاخامی از حاخامهای یهود و یکی از اجزای سنهدریم و نبیره ٔ هلیل (حاخام مشهور) است . وی مدت 32 سال رئیس مجل
عالم دینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب تقلید، متخصصالهیات، فقیه، مفتی، متشرع، پاپ، حاخام، یزدانشناخت، اصولی، الهیون، الاهیون، الاهی (الهی)، محدث