دربانلغتنامه دهخدادربان . [ دَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (از: در، باب + بان ، پسوند حفاظت ) حارس . حافظ.نگهبان در. قاپوچی . (ناظم الاطباء). نگاهدارنده ٔ در. (از منتهی الارب ). آذِن .
سادنلغتنامه دهخداسادن . [ دِ ] (ع ص ، اِ) چاکر بتخانه . (شرح قاموس ). خادم بتخانه .(اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ): سادن صنم ؛ خادم بت . || خادم کعبه . (اق
درگاهلغتنامه دهخدادرگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) (از: در + گاه ، پسوند مکان ) درگه . آن جای خانه که در است . مقابل پیشگاه . (یادداشت مرحوم دهخدا). آستانه ٔ در و جلو در و حضرت عتبه . (
نازلغتنامه دهخداناز. (اِ) نعمت .رفاه . آسایش . (حاشیه ٔ برهان قاطع دکتر معین ). تنعم .کامرانی . (آنندراج ). نعیم . (ترجمان القرآن ). نعیم . نعمت . (مهذب الاسماء) (محمودبن عمر).
غریبلغتنامه دهخداغریب . [ غ َ ] (ع ص ) هر چیزی نادر و نو.(منتهی الارب ) (آنندراج ). نادر. (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). عجیب و نادر. (فرهنگ نظام ). شگفت . عجیب و غیر مأنوس . (