جزماًلغتنامه دهخداجزماً. [ ج َ مَن ْ ] (ع ق ) حتماً و قطعاً و بطور ثبات و استوار. (ناظم الاطباء). قطعاً. البتة. (یادداشت مؤلف ). بیقین . بطور قطع. بی تردید.
جرماغونلغتنامه دهخداجرماغون . [ ج ُ ] (اِخ ) نام یکی از امرای مغول بود که در خراسان امارت داشت . (از تاریخ گزیده ص 846). این کلمه بصورت جورماغون نیز آمده است . رجوع به تاریخ مغول ع
جرماغون نوئینلغتنامه دهخداجرماغون نوئین .[ ج ُ ] (اِخ ) نام یکی از سرداران مغول . (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 49). این کلمه بصورتهای جرماغون ، جرماغون نویان ، جورماغون نیز در کتب تاریخ آ
جرماغون نویانلغتنامه دهخداجرماغون نویان . [ ج ُ ] (اِخ ) همان جرماغون از امرای مغول است . (از مزدیسنا ص 470). رجوع بجرماغون نوئین شود.