جیترلغتنامه دهخداجیتر. [ ج َ ت َ ] (ع ص ، اِ) مرد کوتاه بالا. (اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
جیتللغتنامه دهخداجیتل . [ج ِ ت َ ] (هندی ، اِ) نوعی از سیم مسکوک و این لفظ هندی است و بعضی نوشته اند که بمعنی دام است که بیست وپنج (پنجم ) حصه ٔ فلس باشد. (غیاث اللغات ) (آنندرا
دمب جیت کنکلغتنامه دهخدادمب جیت کنک . [ دُ ک ُ ن َ ] (اِ مرکب ) دمتک . مرغ کوچکی است که پیوسته در کنار آب نشیند و دم جنباند و به عربی عصفورالشوک خوانند. و در اصل دم جیرکن بوده چه جیر ب
جیترلغتنامه دهخداجیتر. [ ج َ ت َ ] (ع ص ، اِ) مرد کوتاه بالا. (اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ).