جیبالغتنامه دهخداجیبا. (اِ) بر وزن زیبا، هیمه و هیزم را گویند و بعربی حطب خوانند و به این معنی با بای فارسی [ جیپا ] هم آمده است که بر وزن کیپا باشد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن
جبال الایبریهلغتنامه دهخداجبال الایبریه . [ ج ِ لُل ْ ری ی َ ] (اِخ ) سلسله کوههایی است در جنوب اندلس . (از الحلل السندسیه ج 1 ص 318).
جبال البرانسلغتنامه دهخداجبال البرانس . [ ج ِ لُل ْ ب ِ ] (اِخ ) برانس معرب «پیرنه » است و این سلسله کوههایی است که بین فرانسه و اسپانی قرار دارد ودر حقیقت سرحد و مرز دو کشور است و دو س
جبال البرتاتلغتنامه دهخداجبال البرتات . [ ج ِ لُل ْ ب ِ ] (اِخ ) همان جبال البرانس است . رجوع به جبال البرانس و رجوع به الحلل السندسیه ص 36 شود.
زوارلغتنامه دهخدازوار. [ زُوْ وا ] (ع ص ، اِ) ج ِ زائر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). زیارت کنندگان . (آنندراج ). زیارت کنندگان و این ج ِ زائر است . (غیاث ). از
زرادخانهلغتنامه دهخدازرادخانه . [ زَرْ را ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) سلاح خانه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). محل اسلحه و ذخایر و مهمات نظامی . قورخانه . اسلحه خانه . جبه خانه . جیباخانه
جبیللغتنامه دهخداجبیل . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) شهری است از سواحل دمشق . (منتهی الارب ). این شهر در اقلیم چهارم بطول شصت درجه و عرض سی درجه قرار دارد و شهری است مشهور که بفاصله ٔ هشت