ژکهلغتنامه دهخداژکه . [ ژُ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) کلمه ای است انگلیسی و دخیل در زبان فرانسه و در فارسی بمعنی سوارکارو شخصی که حرفه اش تاختن اسبهای مخصوص مسابقه است .
جاه طلبیلغتنامه دهخداجاه طلبی . [ طَ ل َ ] (حامص مرکب )عمل جاه طلب . مقام خواهی . منصب جوئی . رجوع بجاه شود.
ساعت نجومیلغتنامه دهخداساعت نجومی . [ ع َ ت ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دو نیم گهری . (غیاث ) (آنندراج ). در التفهیم ابوریحان بیرونی آمده : ساعتها دو گونه اند: یکی راست است ، و او
جاه طلبیلغتنامه دهخداجاه طلبی . [ طَ ل َ ] (حامص مرکب )عمل جاه طلب . مقام خواهی . منصب جوئی . رجوع بجاه شود.
جاحظلغتنامه دهخداجاحظ. [ ح ِ ] (اِخ ) عمروبن بحربن محبوب بن فزارة الکنانی البصری ، مکنی به ابوعثمان و معروف به جاحظ. رئیس فرقه ٔ معروف جاحظیه از فرقه های معتزله . وی در حدود سنه