جلز و ولزلغتنامه دهخداجلز و ولز. [ ج ِ ل ِزْ زُ وِ ل ِ ] (اِ صوت مرکب ، از اتباع ) آواز سرخ شدن گوشت و امثال آن برآتش یا تابه و امثال آن . حکایت صوت گوشتی در آتش یاروغن گداخته . (از
جلزلغتنامه دهخداجلز. [ ج َ ] (ع اِ) سِنان ِ زفت . ج ، جِلاز. (مهذب الاسماء). || پی پیچیده در اطراف تازیانه . || میانه ٔ تازیانه . || حلقه ٔ گرد در اسفل آهن نیزه . || قبضه ٔ تاز
جلزلغتنامه دهخداجلز. [ ج َ ] (ع مص ) تیز رفتن :جلز فی الارض . || نوردیدن و پیچیدن و کشیدن و برکندن . || پی پیچیدن بر دسته ٔ کارد وغیر آن . (منتهی الارب ). || بر چیزی پیچیدن . (
جلز و ولزلغتنامه دهخداجلز و ولز. [ ج ِ ل ِزْ زُ وِ ل ِ ] (اِ صوت مرکب ، از اتباع ) آواز سرخ شدن گوشت و امثال آن برآتش یا تابه و امثال آن . حکایت صوت گوشتی در آتش یاروغن گداخته . (از
ولزلغتنامه دهخداولز. [ وِ ل ِزز / ل ِ ] (اِ صوت ) از اتباع جِلِز (جِلِز و ولز). در تداول ، حکایت صوت سرخ شدن وسوختن ماده ٔ غذائی بر روی آتش یا در روغن گداخته .- جلز و ولز کردن
frizzlesدیکشنری انگلیسی به فارسیفریزل ها، فر، جلزوولز، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر دادن مو