جهنمگویش اصفهانی تکیه ای: ǰehennam طاری: ǰahannam طامه ای: ǰahandam طرقی: ǰahannam کشه ای: ǰahandam نطنزی: ǰahandam
نشادرفرهنگ انتشارات معین(نِ یا نُ دُ) (اِ.) ترکیبی از جوهرنمک و آمونیاک ، جامد و بلوری که از آن در صنعت برای سفیدکاری ، لحیم کاری و... استفاده می شود.
نشادرفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجسمی جامد و بلوری، بیرنگ، بیبو، دارای طعمِ زننده که از ترکیب جوهرنمک و آمونیاک بهدست میآید و در آب مخصوصاً آب گرم حل میشود. در طب، صنعت، سفیدگری، و لحیمکا
گرداگردلغتنامه دهخداگرداگرد. [ گ َ گ َ ] (نف مرکب ) پی درپی و همیشه در گردش باشد. (برهان ) (آنندراج ) : بودش این زن عفیفه جوهرنام یافت از حسن و زیب بهر تمام شهر بگذاشت عزم صومعه کر
گوهرمزدلغتنامه دهخداگوهرمزد. [ گ َ / گُو هََ م ِ ] (اِخ ) به نظر یوستی در کتاب نامنامه ٔ ایرانی ص 112 اصل کلمه کهرم است که معرب آن جوهرمز است و مرکب از دو جزء است جزء نخستین گو به