جولیدنلغتنامه دهخداجولیدن . [ دَ ] (مص ) بر وزن و معنی ژولیدن است که از هم رفتن و پریشان شدن باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به ژولیدن شود.
ژولیدنلغتنامه دهخداژولیدن . [ دَ] (مص ) تند و درهم شدن و آن را جولیدن گویند. (جهانگیری ). درهم شدن و درهم رفتن و پریشان گردیدن . (برهان ). مختلط و مشوش گشتن . آشفته شدن . کالیدن .
جوشیدنگویش اصفهانی تکیه ای: beyuši / beqoli طاری: vüšây(mun) طامه ای: višâɂan طرقی: yošâymun کشه ای: višâymun نطنزی: yušâɂan
جویدنگویش اصفهانی تکیه ای: beǰovi طاری: žârd(mun) طامه ای: ǰovâɂn طرقی: ǰârdmun کشه ای: ǰârdmun نطنزی: ǰâtan / ǰevâɂan