26 فرهنگ

4459 مدخل


جولان

jo[w]lān

۱. اسب تاختن؛ تاخت‌وتاز کردن.
۲. [مجاز] گردیدن؛ دور زدن؛ حرکت کردن.
۳. [مجاز] قدرت‌نمایی.
۴. [مجاز] خودنمایی.

۱. تاخت، تاختوتاز
۲. تاختن، دورزدن
۳. گردش، ویراژ

parade, prance, stalk, strut