جوزالانهارلغتنامه دهخداجوزالانهار. [ ج َ زُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) ابن البیطار گوید: غالب ظن من اینست که این همان گیاه است که غافقی آنرابه جوزالقطا ترجمه کرده است چه ابن الجلجل نیز ترجم
جوزجانلغتنامه دهخداجوزجان . [ ج َ ] (اِخ ) جوزجانان . از شهرهای بلخ خراسان است و میان مرورود و بلخ واقع است . قصبه ٔ آنرا یهودیه گویند واز شهرهای آنست انبار و فاریاب و کلار. یحیی
جوزجانلغتنامه دهخداجوزجان . [ ج َ ] (اِخ ) جوزجانان . از شهرهای بلخ خراسان است و میان مرورود و بلخ واقع است . قصبه ٔ آنرا یهودیه گویند واز شهرهای آنست انبار و فاریاب و کلار. یحیی
کوزکان خداهلغتنامه دهخداکوزکان خداه . [ ک َ خ ُ ] (اِخ ) پادشاهان کوزکانان یا جوزجانان بدین نام موسوم بودند. (از احوال و اشعار رودکی ص 176، از آثار الباقیه ). و رجوع به کوزکانان و گوزگ
پیل چراغلغتنامه دهخداپیل چراغ . [ چ ِ ] (اِخ ) نام دره ای بحدود بلخ و جوزجانان و قندز. (رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 154 و 308 تا 311 و 403 و 540 شود).
جوالیقیلغتنامه دهخداجوالیقی . [ج َ ] (اِخ ) هشام بن سالم ، مکنی به ابوالحکم . از موالی کوفه و اصلاً از اسرای جوزجانان بوده و در جزو اصحاب امام جعفر صادق (83-148 هَ . ق .) و امام مو
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ](اِخ ) یحیی بن محمدبن علی بن الحسینک . علی بن زید بیهقی در تاریخ بیهق آرد: و رهط دیگر رهط حسن محترق باشند و سید علی بن الحسین بن الحسین ب