جوزالغتنامه دهخداجوزا. [ ج َ ] (اِخ ) جوزاء. نام برجی است از بروج آسمان . در اصل لغت جوزا بمعنی گوسپند سیاه است که میان او سپید باشد و چون این چنین گوسپند در میان گله ٔ گوسپندان
جوزافرهنگ انتشارات معین(جُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دو پیکر، نام یکی از صورت های فلکی جنوب شرقی .2 - نام سومین برج از منطقة البروج که خورشید در حرکت ظاهری خود در خردادماه در این صورت فلکی د
جوزافرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (نجوم) سومین صورت فلکی منطقةالبروج که در نیمکرۀ شمالی قرار دارد؛ توٲمان؛ دوپیکر.۲. سومین برج از برجهای دوازدهگانه، برابر خرداد.
جوزابهلغتنامه دهخداجوزابه . [ ] (اِ) طعامی است که ازآرد گندم و سبزیها ترتیب دهند، بترکی اوماج گویند وملین و موافق سینه و شش و قلیل الغذا و نفاخ و مضر صاحبان ریاح و رطوبت معده است
جوزاتلغتنامه دهخداجوزات . [ ج َ ] (ع اِ) گرهها میان دو پوست درخت . (منتهی الارب ). || ج ِ جوز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جوز شود.
جوزارلغتنامه دهخداجوزار. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . سکنه ٔ آن 500 تن . آب آن از رودخانه ٔ کبک کیان و محصول آنجا غلات ، پشم ،
جوزاءلغتنامه دهخداجوزاء. [ ج َ ] (ع اِ) گوسپند سیاه که میان آن بسپیدی زند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (اِخ ) جبار.صورةالجبار، نطاق الجوزا و منطقةالجوزا از الجبار است .