۱. آنکه یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد؛ بُرنا.
۲. [مجاز] کمتجربه.
۳. [قدیمی، مجاز] مساعد و موافق: بخت جوان.
برنا، شاب، غلام، کودک، نوباوه، نوجوان، نوچه، نورسته ≠ پیر
blood, juvenile, junior, young, youngling, youngster, youth, youthful