جوابیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ه، دفاعیه، پاسخنامه، مدرک متقابل دفاع، رد، دفع، تکذیب
جابیهلغتنامه دهخداجابیه . (اِخ ) بکسر باء و تخفیف یاء قریه ای است از توابع جیدور از ناحیه ٔ جولان از اعمال دمشق نزدیک مرج الصفر جانب شمالی حوران . و قرب آن تلّی واقع است موسوم به
جابیةلغتنامه دهخداجابیة. [ ی َ ] (ع اِ) حوض کلان . ج ، جوابی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن جرجانی ) || جماعت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || قسمی از شهب و از ثوا
جوابةلغتنامه دهخداجوابة. [ ج َوْ وا ب َ ] (اِخ ) موضعی است در نجد. صخره ایست در نجد دارای کوههای سیاه و کوچک . رجوع به معجم البلدان شود.
جوابیلغتنامه دهخداجوابی . [ ج َ ] (ع اِ) ج ِ جابیة. (دهار). حوضهای بزرگ . رجوع به جَواب و جابیه شود.
راشدیلغتنامه دهخداراشدی . [ ش ِ ] (اِخ ) صاحب چهارمقاله نظامی عروضی نام این شاعر در شمار شعرای آل ناصر دین یعنی غزنویان می آورد و چنین میگوید: جز در این موضع از متن در هیچیک ازکت
زباریلغتنامه دهخدازباری .[ زُ ری ی ] (اِخ ) یحیی مکنی به ابومحمد بن محمدبن احمدبن محمد (ملقب بزباره )بن عبداﷲبن حسین فرزند ابوالحسین محمد و نوه ٔ دوم زباره است . عالم و زاهد و فا
حذفلغتنامه دهخداحذف . [ ح َ ] (ع مص ) بیفکندن . افکندن . (دهار) (دستوراللغة). انداختن . (از منتهی الارب ). انداختن و افکندن چیزی را. || حذف از ذنب فرس ؛ گرفتن موی از دم اسپ و ب
جابیهلغتنامه دهخداجابیه . (اِخ ) بکسر باء و تخفیف یاء قریه ای است از توابع جیدور از ناحیه ٔ جولان از اعمال دمشق نزدیک مرج الصفر جانب شمالی حوران . و قرب آن تلّی واقع است موسوم به
جابیةلغتنامه دهخداجابیة. [ ی َ ] (ع اِ) حوض کلان . ج ، جوابی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن جرجانی ) || جماعت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || قسمی از شهب و از ثوا