جهت 1orientation 3واژههای مصوب فرهنگستانموقعیت زاویهای بخشی از گیاه نسبت به محور مرکزی که معمولاً عمودی است
جهت 2voice 1واژههای مصوب فرهنگستانصورتی از فعل یا یک ساخت نحوی خاص که نحوۀ تغییر رابطۀ بین فاعل و مفعول را، بدون تغییر در معنای گزارهای جمله، بیان میکند
جهتیاب خودکارautomatic direction-finder, ADF 1واژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ ناوبری رادیویی که نشانکهای نشانفرست چندجهته را دریافت میکند
جَست 1coppice shootواژههای مصوب فرهنگستانآنچه پس از قطع درخت از رویش جوانههای موجود در کُنده به وجود آید
جهش جوانهایbud sport, bud mutation, sport 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی جهش که در جوانه اتفاق میافتد و به تولید شاخه و گل و میوۀ متفاوت با گیاه مادر منجر میشود
پیچ معکوسreverse turnواژههای مصوب فرهنگستانمشخصهای ساختاری که به رشتۀ پلیپپتیدی امکان تغییر جهت 180 درجه میدهد
ناحیهفرهنگ انتشارات معین(یَ یا یِ) [ ع . ناحیة ] (اِ.) 1 - جهت ، کرانه ، جانب . 2 - مملکت ، کشور. ج . نواحی .
اسماًفرهنگ انتشارات معین(اِ مَ ن ú ) [ ع . ] (ق .) 1 - از جهت نام . 2 - (عا.) بدون پشتوانه ، بدون اعتبار.