جهتدیکشنری فارسی به انگلیسیaspect, bearing, course, current, direction, hand, orientation, respect, sake , side, trend, turn, way, ways _
جحطلغتنامه دهخداجحط. [ ج َ ] (ع صوت )کلمه ای است که بدان گوسپندان را زجر کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ذیل اقرب الموارد).