3282 مدخل
۱. مربوط به جنگ.۲. دارای کاربرد در جنگ: سلاح جنگی.۳. جنگجو؛ جنگنده.۴. (قید) [مجاز] با سرعت زیاد؛ شتابان.
۱. دلاور، مبارز، نستوه ۲. جنگنده، حربی
belligerent, martial, military, warlike
(جَ) 1 - (ص نسب .) منسوب به جنگ .
زود،فوری
جيش , شائک , عسکري
در گویش گنابادی یعنی تند و سریع ، چابک
نوعی بازی با تخم مرغ – زدن تخم مرغی به تخم مرغ دیگر و تخم ...
feisty, scrapper
عزراییل – جان گیرنده
معرکة
جنگی