جنگل نامنظمirregular forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلی که درختان هر اُشکوب آن ازنظر بلندی و قطر متفاوت و عمدتاً ناهمسال باشند
جنگلگویش اصفهانی تکیه ای: ǰangal طاری: ǰangal طامه ای: ǰangal طرقی: ǰangal کشه ای: ǰangal نطنزی: ǰangal
جنگللغتنامه دهخداجنگل . [ ج َ گ َ ] (اِ) زمین وسیعی پر از درختهای انبوه . جای پر درخت و بیشه و وسعت زیادی از زمین مشجر. (ناظم الاطباء). اجتماع درختهای زیاد در یک محل بطوری که بپ
ابهلفرهنگ انتشارات معین(اِ هِ یا اُ هُ یا اَ هَ) [ ع . ] (اِ.) یکی از گونه های سرو کوهی جزو تیرة ناژویان که در جنگل های شمال ایران موجود است . ارتفاعش یک تا دو متر است و دارای شاخه ها
جنگ ویژهspecial warfareواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ اقدامات و فعالیتهای نظامی شامل سه نوع جنگ نامنظم، عملیات ناظر بر گسترش نیروها، پدافند داخلی و جنگ روانی
برش گزینشیselection cutting, selection felling, selection loggingواژههای مصوب فرهنگستانبرش سالانه یا دورهای درختان بهصورت انفرادی یا در گروههای کوچک از یک تودۀ ناهمسال جنگلی برای تولید محصول و تشکیل سازند نامنظم
پارتیزانفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] (اِ.) چریک ، سربازی که به صورت غیرکلاسیک و نامنظم با دشمن می جنگد.