مفصل زینیsaddle jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعـی مفصل زلالهای که شبیه به زین است و امکان حرکت در جهات مختلف را امکانپذیر میسازد، مانند مفصل پایۀ شست
جنیلغتنامه دهخداجنی . [ ج َ نا ] (ع اِ) میوه ٔ تازه و چیده . || خرمای تر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || انگور. (ذیل اقرب الموارد). || عسل . (ذیل اقرب الموارد) (متن اللغه ). || زر. (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || شبه ٔ سفید. (منتهی الارب ). ج . اجناء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
جنیلغتنامه دهخداجنی . [ ج َ نی ی ] (ع ص ، اِ) میوه ٔ تازه و چیده . (منتهی الارب ). || التمر اذا جُرِم َ. (ذیل اقرب الموارد از لسان العرب و تاج العروس ).
جنیلغتنامه دهخداجنی . [ ج َن ْی ْ ](ع مص ) چیدن میوه از درخت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بار از درخت باز کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
جنیلغتنامه دهخداجنی . [ج ِن ْ نی ی ] (ع ص نسبی ) نسبت است بسوی جن یا جنة. (منتهی الارب ). || یکی جن . (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). پری . (نصاب ) (منتهی الارب ) : ز جنی سخن گفت و از آدمی ز گفتار پیغمبر هاشمی . فردوسی . || دیوانه