گزلوریلغتنامه دهخداگزلوری . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر، واقع در 15 هزارگزی جنوب خاور دیلم و کنار راه فرعی گناوه به هندیجان . هوای آن گرم و دارای 438 تن سکنه است . آب آنجا از چاه تأمین میشود.
جلوگیریدیکشنری فارسی به انگلیسیdiscouragement, exclusion, hindrance, holdup, inhibition, lid, preclusion, prevention, restraint, save, stoppage
پذیرلغتنامه دهخداپذیر. [ پ َ ] (نف مرخم ) پذیرنده .ترکیب ها:- آب پذیر . اصلاح پذیر. افسون پذیر. اندرزپذیر. پایان پذیر. پندپذیر. پوزش پذیر. تربیت پذیر. چاره پذیر. (فردوسی ). چکّش پذیر. خاطرپذیر. خدشه پذیر. دانش پذیر. (فردوسی ). درپی پذیر. درمان پذیر. دلپذیر. دین
جلوگیریدیکشنری فارسی به انگلیسیdiscouragement, exclusion, hindrance, holdup, inhibition, lid, preclusion, prevention, restraint, save, stoppage
جلوگیریدیکشنری فارسی به انگلیسیdiscouragement, exclusion, hindrance, holdup, inhibition, lid, preclusion, prevention, restraint, save, stoppage