جلبابلغتنامه دهخداجلباب . [ ج ِ ](ع اِ) پیراهن و چادر زنان . || معجر یا چادری که زنان لباس خود را از بالا بپوشند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || دانه ٔ خلر. (منتهی الارب ).
جلبابلغتنامه دهخداجلباب . [ ج ِ ل ِب ْ با ] (ع اِ) جِلباب .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به جلباب شود.
جبابتلغتنامه دهخداجبابت . [ ج ِ ب َ ] (اِ) باج و خراج . (ناظم الاطباء). ظاهراً تصحیفی است از جبایت (جبایة).
جبابةلغتنامه دهخداجبابة. [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) (یوم ...) روزی از ایام عرب در آن بین اود و ازد جنگی روی داد. (از معجم البلدان ).
جبابةلغتنامه دهخداجبابة. [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) نام آبی است از آبهای ابوبکربن کلاب . (ازمعجم البلدان از ابوزیاد) (مراصد الاطلاع ).