سبحة اللـهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجلال خداوند. سبحات وجهاللـه: [قدیمی] جلال و عظمت باریتعالی؛ انوار الهی.
برزانفرهنگ نامها(تلفظ: borzān) (بُرز = شکوه و جلال ، عظمت ، دارای قدرت ، نیرومند و با شکوه ، فراز + ان (پسوند نسبت))، منسوب به شکوه و جلال و عظمت ، منتسب به قدرتمندی و نیرومندی
رنگ و بویلغتنامه دهخدارنگ و بوی . [ رَ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شأن و شوکت . (برهان قاطع). کر و فر. (برهان قاطع) (آنندراج ). جلال و جمال . طمطراق . رونق و صفا. اعتبار و شکوه .
شانآیفرهنگ نامها(تلفظ: šān āy) (عربی ـ ترکی) [شان (عربی) = شأن = شکوه ، جلال و عظمت + آی (ترکی) = ماه] ، شکوه و عظمت ماه ، جلال ماه ؛ (به مجاز) زیباروی باشکوه و عظمت و جلال .
شاندیزفرهنگ نامها(تلفظ: šāndiz) (عربی ـ فارسی) [شان (عربی) = شأن = شکوه ، جلال و عظمت + دیز = دیس (پسوند شباهت)]، شکوهمند و دارای عظمت و جلال ؛ شاهان دژ ؛ یکی از دهستانهای بخش ط