جعلیدیکشنری فارسی به انگلیسیassumed, counterfeit, fake, fraudulent, made-up, phoney, phony, queer, spurious
جالیلغتنامه دهخداجالی . (اِ) نام درخت اراک است که از چوب آن مسواک سازند. (برهان ) (ناظم الاطباء). به تازیش اراک نامند در هندی بیلو خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). || (ع ص ، اِ) جلا
جالیفرهنگ انتشارات معین[ ع . ] (اِفا.) 1 - روشن ، واضح . 2 - جلا - دهنده ، پاک کننده . ؛ ادویة ~: دواهایی که عفونت های جلدی را با آن پاک کنند، ضد - عفونی های جلدی .
جعلیاتلغتنامه دهخداجعلیات . [ ج َ لی یا ] (ع اِ) ج ِ جَعلیّه (در تداول فارسی زبانان جمع جعلی )، آنچه جعلی و ساختگی و دروغین باشد. چیزهای به دروغ ساخته . خبرهای به دروغ نشر یافته .
جعلیتلغتنامه دهخداجعلیت . [ ج َ لی ی َ ] (مص جعلی ) جعلی بودن . دروغین بودن . نااصل بودن . قرار گرفتن چیزی نااصل و بدلی بجای چیزی اصلی .- جعلیت سندی ؛ اصالت نداشتن سند. دروغین و