لغتنامه دهخدا
بگنی . [ ب َ ] (اِ) پگنی . شرابی باشد که ازبرنج و ارزن و جو و امثال آن سازند و آنرا به عربی نبیذ و بلفظ دیگر بوزه گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (جهانگیری ). شراب برنج وارزن و امثال آن . (رشیدی ). نبیذ. بوزه . هک النبیذ فلاناً؛ دریافت او را بگنی .