جزیره ٔ بنی نصرلغتنامه دهخداجزیره ٔ بنی نصر. [ ج َ رَ ی ِ ب َ ن َ ] (اِخ ) روستایی است به مصر.(منتهی الارب ). ناحیه ٔ وسیعی است به مصر و در آن دیه هایی است . (از تاج العروس ). ناحیه ای است
جزیره ٔ بنی رغنیلغتنامه دهخداجزیره ٔ بنی رغنی . [ ج َرَ ی ِ ب َ رَ ] (اِخ ) یا بنی رغنه . شهری است از افریقیه که آب دریا از سه کران وی برآید و به حوالی وی بربریانند بسیار. (از حدود العالم چ
جزیره ٔ بنی کوانلغتنامه دهخداجزیره ٔ بنی کوان . [ ج َ رَ ی ِ ب َ ] (اِخ ) همان جزیره ٔ ابرکافان است . رجوع به کلمه ٔ مزبور شود.
ببیجلغتنامه دهخداببیج . [ ب َ ] (اِخ ) نام هفت قریه است به مصر در جزیره ٔ بنی نصر. (از معجم البلدان ).
ابوعبدالغتنامه دهخداابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) محمدبن علی بن الحسن . یکی از ملوک بنی نصر اندلس . وی آخرین پادشاه مسلم شبه جزیره ٔ اندلس است و او را محمد یازدهم خوانند به
اسپانیالغتنامه دهخدااسپانیا. [ اِ ] (اِخ ) (در لاتینی هسپریا و هیسپانیا و ایبریا ) اِسپانْی . اسپانیول و در نزدعرب اندلس . قسمت اعظم شبه جزیره ای است در گوشه ٔ جنوب غربی اروپا و آن
مروانیانلغتنامه دهخدامروانیان . [ م َرْ ] (اِخ ) آل مروان . بنی مروان . سلسله ای که از 380 تا 489 (478) هَ . ق . بر دیاربکر (آمد) و ارزن و میافارقین و کیفا و جزیره حکومت داشته است .
بابللغتنامه دهخدابابل . [ ب ِ ] (اِخ ) بابلستان . خطه ای قدیمی است در قسمت جنوبی جزیره و یک قسمت از عراق عرب را در بر داشته و از جوار بغداد و کربلا تا خلیج بصره امتداد می یافته