26 فرهنگ

2883 مدخل


ترجمه مقاله

جزم

jazm

۱. استوار؛ قطعی.
۲. (اسم) (ادبی) علامتی به شکل دایره یا نیم‌دایره که بالای حرف ساکن می‌گذارند.
۳. (اسم مصدر) ساکن کردن حرف آخر کلمه یا حذف حرفی از آن.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] قطع کردن؛ بریدن.

استوار، بیتردید، قطع، قطعی، محکم، مستحکم