661 مدخل
قلقلک – محرف گزلاقی
قلقلک دادن
جزغاله و چروکیده.سوختن، سرخ شدن.
کباب شده
۱نوعی گردو بازی ۲جایی که پر از گیاه گردو باشد
۱خیلی برشته شده – بسیار سوخته ۲گیاه چسبک از تیره ی گندمیان ...
جزغاله
جزغاله – سوختگی شدید
جزغاله، سوخته شده.