جزافلغتنامه دهخداجزاف . [ ج ِ ] (ع مص ) بگزاف گرفتن . (منتهی الارب ). از روی حدس و تخمین عمل کردن . (از اقرب الموارد). سهل انگاری کردن . (از متن اللغة). تقول لمن یرسل کلامه ارسا
جزافلغتنامه دهخداجزاف . [ ج َزْ زا ] (ع ص ) ماهی گیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صیاد. (متن اللغة).
جزافلغتنامه دهخداجزاف . [ ج ُ / ج َ / ج ِ ] (ع مص ) به گمان گفتن در خرید و فروخت ، معرب گزاف است . (شرح قاموس ). خرید و فروخت بتخمین بدون وزن و پیمانه . معرب گزاف و بتخمین بی وز
جزافیةلغتنامه دهخداجزافیة. [ ج ُ / ج َ / ج ِ فی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث جزافی . رجوع به جزافی و جزاف شود.- اراده ٔ جزافیه ؛ اراده که از روی علم و حکمت نباشد.
جزافیةلغتنامه دهخداجزافیة. [ ج ُ / ج َ / ج ِ فی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث جزافی . رجوع به جزافی و جزاف شود.- اراده ٔ جزافیه ؛ اراده که از روی علم و حکمت نباشد.