جریان استوایی شمالNorth Equatorial Current, NECواژههای مصوب فرهنگستانمنطقۀ وسیع شارش یکنواخت غربسوی آب که ناشی از بادهای بسامانی است که بخش جنوبی چرخاب جنبِحارّهای نیمکرۀ شمالی را تشکیل میدهد
جریان استوایی جنوبSouth Equatorial Current, SECواژههای مصوب فرهنگستانمنطقۀ وسیع شارش یکنواخت غربسوی آب که ناشی از بادهای بسامانی است که بخش شمالی چرخاب جنبِحارّهای نیمکرۀ شمالی را تشکیل میدهد
سامانۀ جریان استواییequatorial current systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ جریانات اقیانوسی در آبهای سطحی اقیانوسهای اطلس و آرام بین عرض 20 درجۀ جنوبی و 20 درجۀ شمالی
جریاندیکشنری فارسی به عربیتدفق , توزيع , دائرة , دخل , دفق , ذهاب , رواسب طينية , روماتزم , طيار , فصل , مد
جریانفرهنگ مترادف و متضاد۱. روانی، ریزش، سیلان ۲. تداول، رواج ۳. روند ۴. حیصوبیص، خلال ۵. قضیه، ماجرا ۶. سیر، کوران ۷. گردش
پادجریان استوایی شمالNorth Equatorial Countercurrent, NECCواژههای مصوب فرهنگستاننوار جریان شرقسو بین جریانهای استوایی شمال و جنوب غربسو
سودانلغتنامه دهخداسودان . (اِخ ) منطقه ای در آفریقا که از صحرا تا بحر احمر امتداد دارد. این ناحیه شامل تپه ها وجلگه هایی است که باتلاقهایی در آنها وجود دارد. و باران بیشتر در زمس
هائیتیلغتنامه دهخداهائیتی . (اِخ ) یکی از کشورهای آنتیل بزرگ به مشرق کوبا بین 17 درجه و 39 دقیقه و 19 درجه و 57 دقیقه و 30 ثانیه ٔ عرض شمالی و 70 درجه و 40دقیقه و 76 درجه و 39 دقی
گولف استریملغتنامه دهخداگولف استریم . [ گُل ْ اِ ] (اِخ ) جریان آب گرم اقیانوس اطلس شمالی است که از این اقیانوس گذشته و به سواحل جنوبی و غربی اروپامیرسد و در ناحیه ٔ قطبی در کنار غربی
سیبریهلغتنامه دهخداسیبریه . [ ب ِ ی َ / ی ِ ] (اِخ )سیبریا. سیبری . دشتی پهناور که همه ٔ شمال آسیا را فراگرفته و از کوههای اورال (میان اروپا و آسیا) تا اقیانوس کبیر ممتد و از شمال