جرمابقلغتنامه دهخداجرمابق . [ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان آرد: از قرای بلوک خفرک و مرودشت فارس است . طول جلگه این بلوک از شمال بجنوب تخمیناً نه فرسخ و عرض آن پنج فرسخ است در بعضی
جرماقلغتنامه دهخداجرماق . [ ج ِ ] (ع اِ) پی که بر کمان پیچند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جرماق و جلماق آنچه از پی برکمان پیچند و اظهری گوید: این کلمه ها همه معربند و ریشه در
جرماقلغتنامه دهخداجرماق . [ ج ِ ] (ع اِ) پی که بر کمان پیچند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جرماق و جلماق آنچه از پی برکمان پیچند و اظهری گوید: این کلمه ها همه معربند و ریشه در
جرمدانقلغتنامه دهخداجرمدانق . [ ] (اِ) کرم دانه است که آن را جرمائق نیز گویند. (از فهرست مخزن الادویه ) کرم دانه است و جردمانق و کردمانه نیز گویند. (از اختیارات بدیعی ). کرم دانه ،