جردانلغتنامه دهخداجردان . [ ج َ ] (اِخ ) شهری است نزدیک زابلستان میانه ٔ غزنه و کابل . (از معجم البلدان ).
جردانلغتنامه دهخداجردان . [ ج ُ ] (اِخ ) وادیی است میان عمقین .(منتهی الارب ). وادیی است بین عمقین . (متن اللغة).
جردانلغتنامه دهخداجردان . [ ج ُ ] (ع اِ) نره ٔ ستور یا عام است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (ذیل اقرب الموارد). ج ، جَرداین . (منتهی الارب )(ذیل اقرب الموارد) (
جردانیلغتنامه دهخداجردانی . [ ] (اِخ ) شیخ محمدبن عبداﷲبن عبداللطیف . از فضلای ثغر دمیاط بود. او راست :1 - فتح العلام شرح کتاب مرشد الانام . این کتاب شرح کتاب دیگری است بنام مرشد
جدانلغتنامه دهخداجدان . [ ج َدْ دا ] (اِخ ) تثنیه ، و نام موضعی است که در شعر اعشی آمده است . (از معجم البلدان ):فاحتلّت الغمرَ فالجدّین ِ فالفَرَعا. اعشی (از معجم البلدان ).
جدانلغتنامه دهخداجدان . [ ج َدْ دا ] (اِخ ) نام پسر جدیله از قبیله ٔ ربیعه . (منتهی الارب ).مؤلف منتهی الارب در ذیل جد آرد: جدان بن جذیلةبن اسد از قبیله ٔ ربیعه است . (از منتهی
جدانلغتنامه دهخداجدان . [ ج ُدْ دا ] (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ). ظاهراً همان جدان بفتح صحیح باشد. رجوع بماده ٔ قبل شود.
جدانکلغتنامه دهخداجدانک . [ ج ِ ن َ ] (اِ) به معنی جدارک است که بازی کوزه گردانک باشد و بفتح اول هم گفته اند. (برهان ) (آنندراج ). نام بازیی که کوزه گردان نیز نامندش . (شرفنامه ٔ
جردانیلغتنامه دهخداجردانی . [ ] (اِخ ) شیخ محمدبن عبداﷲبن عبداللطیف . از فضلای ثغر دمیاط بود. او راست :1 - فتح العلام شرح کتاب مرشد الانام . این کتاب شرح کتاب دیگری است بنام مرشد
جرادینلغتنامه دهخداجرادین . [ ج َ ] (ع اِ) ج ِ جُردان به معنی نره ٔ ستور. (از منتهی الارب ). رجوع به جردان شود.
ارمینیهلغتنامه دهخداارمینیه . [ اِ نی َ / نی ی َ ] (اِخ ) ارمنیه . ارمنستان . اَرْمَن . شهری است بروم یا چهار اقلیم است یا چهار شهر است متصل با هم و هر شهر را از آنها ارمینیه گویند
سابغلغتنامه دهخداسابغ. [ ب ِ ] (ع ص ) دراز از هر چیز. (منتهی الارب ). طویل ، آنچه بزمین میرسد، دراز شده بسوی زمین . (شرح قاموس ). دراز مانند جامه و موی و زره و مانند آن . (تاج ا
ملکلغتنامه دهخداملک . [ م َ ل ِ / م َ ] (ع اِ) پادشاه . ج ، ملوک . املاک . (منتهی الارب ). پادشاه .(آنندراج ). پادشاه ... و بعضی نوشته که به زمانه ٔ قدیم امیر را نیز می گفتند.