جرجیسلغتنامه دهخداجرجیس . [ ج ِ ] (اِخ ) نام پیغمبری از بنی اسرائیل . (منتهی الارب ). نام پیغمبری است که به انواع عقوبت او را میکشتند، باز به امر الهی زنده میشد و امت خود را دعوت
جرجیسلغتنامه دهخداجرجیس . [ ج ِ ] (اِخ ) ابن ماسویه . مؤلفان نامه ٔ دانشوران آرند: ابن ماسویه ، جرجیس در زمره ٔ اطباء بحسن عمل معروف و به نیکویی معالجت و صناعات اعمال موصوف بوده
جرجیسلغتنامه دهخداجرجیس . [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاه ولی بخش مرکزی از بخش شهرستان شوشتر. این ده در سی وسه هزارگزی باختری شوشتر و شانزده هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ دزفول به
جرجیسفرهنگ نامها(تلفظ: jerjis) (عربی) گل سیاه ؛ (در اعلام) نام پیامبری از بنیاسرائیل که به انواع عقوبت او را میکشتند ، باز به امر الهی زنده میشد و امتِ خود را دعوت میکرد .
جرجیس باقیالغتنامه دهخداجرجیس باقیا. [ ج ِ ] (اِخ ) نام پیغمبری است که به انواع عقوبت او را میکشتند و باز به امر الهی زنده میشد و امت را دعوت میکرد و ظاهراً باقیا بجهت آن است که بعد از
جرجیس پیغمبرلغتنامه دهخداجرجیس پیغمبر. [ ج ِ س ِ پ َ / پ ِ غ َ ب َ ] (اِخ ) همان جرجیس معروف پیغمبر بنی اسرائیل است . رجوع به جرجیس شود.
جرجس نحاسلغتنامه دهخداجرجس نحاس . [ ج ِ ج ِ ن َح ْ حا ] (اِخ ) میخائیل . او راست : تاریخ محمد توفیق الاول خدیوی . که در قاهره بطبع رسیده است . (از معجم المؤلفین ).
جرجیکگویش بختیارینام دستگاهى چوبى که پنبه دانه را از پنبهجدا مىکند و داراى دو نَوَرد است که بهفاصله دو میلیمتر از یکدیگر نصبشدهاند، نورد زیرین که باریکتر است بادستهاى به چرخش در
جرجیس باقیالغتنامه دهخداجرجیس باقیا. [ ج ِ ] (اِخ ) نام پیغمبری است که به انواع عقوبت او را میکشتند و باز به امر الهی زنده میشد و امت را دعوت میکرد و ظاهراً باقیا بجهت آن است که بعد از
جرجیس پیغمبرلغتنامه دهخداجرجیس پیغمبر. [ ج ِ س ِ پ َ / پ ِ غ َ ب َ ] (اِخ ) همان جرجیس معروف پیغمبر بنی اسرائیل است . رجوع به جرجیس شود.
جرجسلغتنامه دهخداجرجس . [ ج ِ ج ِ ] (اِخ ) به عقیده ٔ فریتاک همان جرجیس است . (از دزی ). رجوع به جرجیس شود.
عمر خاصلغتنامه دهخداعمر خاص . [ ع ُ رِ ] (اِخ ) لقب جرجیس پیغمبر که کافران سه بار او را کشتندو باز زنده شد. (از آنندراج ). رجوع به جرجیس شود.
اسعدلغتنامه دهخدااسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن مطران بن ابی الفاتح الیاس بن جرجیس مکنی بابی نصر و ملقب بموفق الدین . یکی از اطبای معروف اسلام . متوفی بسال 585 هَ .ق . وی را کتابی