جرثقیل شناورfloating craneواژههای مصوب فرهنگستانجرثقیل نصبشده بر روی شناور برای جابهجا کردن بارهای سنگین در دریا
جرثقیلفرهنگ انتشارات معین(جَ ثَ) [ ع . ] (اِ.) دستگاهی که با آن می توان بارهای سنگین را به حرکت درآورد.
جرثقیللغتنامه دهخداجرثقیل . [ ج َرْ رِ ث َ ] (اِ مرکب ) نام علمی است که در آن قواعد کشیدن و برداشتن بارهای گران مندرج است . چنانکه گردون که به ارابه شهرت دارد و به هندی گاری وچهکر
سبکسازبَرlighter aboard ship, LASH shipواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشتی مجهز به جرثقیل دروازهای که در آن سبکسازهای بارگیریشده را با بلند کردن یا شناورسازی بارگیری و جابهجا میکنند اختـ . ساب LASH
دارک لنگرanchor davitواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دارک در شناورهای قدیمی برای جابهجایی لنگر؛ در کشتیهای امروزی بهجای این دارک از یک دوار یا جرثقیل لنگر استفاده میکنند
درشتلغتنامه دهخدادرشت . [دُ رُ ] (ص ) زبر. زمخت . خشن . مقابل نرم و لین . اخرش . (تاج المصادر بیهقی ). اخشب . اِرْزَب ّ. (منتهی الارب ). اقض . (تاج المصادر بیهقی ). اقود. اکتل .