جربوعیةلغتنامه دهخداجربوعیة. [ ج َ عی ی َ ] (اِخ ) ناحیه ای است از اعمال حلة. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
جربوزلغتنامه دهخداجربوز. [ ج َ ] (اِ) بقله ٔ یمانیه است . (فهرست مخزن الادویه ). اربوز. یربوز. سلق . (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ). رجوع به بقله ٔ یمانیه شود.
جربوبلغتنامه دهخداجربوب . [ ] (اِ) جلبوب است . (فهرست مخزن الادویه ). و جلبوب نوعی از لبلاب است . (از فهرست مخزن الادویه ). حلبوب است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) شاید یکی مصحف دیگری ا
جبروتلغتنامه دهخداجبروت . [ ج َ ب َ ] (ع اِمص ) بزرگواری . (مهذب الاسماء) (السامی ). عظمت . کبر. (اقرب الموارد). عظمت و بزرگی . تکبر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ).عظمت . بزرگی . تکب
جربوعیةلغتنامه دهخداجربوعیة. [ ج َ عی ی َ ] (اِخ ) ناحیه ای است از اعمال حلة. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
جربوزلغتنامه دهخداجربوز. [ ج َ ] (اِ) بقله ٔ یمانیه است . (فهرست مخزن الادویه ). اربوز. یربوز. سلق . (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ). رجوع به بقله ٔ یمانیه شود.
جربوبلغتنامه دهخداجربوب . [ ] (اِ) جلبوب است . (فهرست مخزن الادویه ). و جلبوب نوعی از لبلاب است . (از فهرست مخزن الادویه ). حلبوب است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) شاید یکی مصحف دیگری ا
یربوزلغتنامه دهخدایربوز. [ ی َ ] (ترکی ، اِ) جربوز. بقله ٔ یمانیه . ضدح . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ترکیب بقلة الیمانیه در ذیل ماده ٔ بقلة شود.