جذیذلغتنامه دهخداجذیذ. [ ج َ ] (ع اِ) پِست . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). پِست . و سویق . (ناظم الاطباء). سویق . (اقرب الموارد) (شرح قاموس ). و منه : سقاهم الجذیذ و الشراب الل
جذیذلغتنامه دهخداجذیذ. [ ج َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مکه . و بدین معنی بدون الف و لام است . (از شرح قاموس ) (ناظم الاطباء).
جزیزلغتنامه دهخداجزیز. [ ج َ ] (ع ص ) بریده و فریزکرده شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مَجزوز. (آنندراج ).
جذیذةلغتنامه دهخداجذیذة. [ ج َ ذی ذَ ] (ع اِ) پِست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پست و سویق . (ناظم الاطباء) (از شرح قاموس ). جذیذ. رجوع به جذیذ شود.
جذیذةلغتنامه دهخداجذیذة. [ ج َ ذی ذَ ] (ع اِ) پِست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پست و سویق . (ناظم الاطباء) (از شرح قاموس ). جذیذ. رجوع به جذیذ شود.
بریدهلغتنامه دهخدابریده . [ ب ُدَ / دِ ] (ن مف / نف ) مقطوع . قطعشده . (ناظم الاطباء). أجذّ. جَذیذ. جَزیز. صَریم . ضَنیک . قَطیل . مَجزوز. مَحذوذ. مَحذوف . مَشروص . مَصروم . مَف