جدول تقاطعیcross-tabulation 2, cross-classification 2واژههای مصوب فرهنگستانجدولی بسامدی شامل حداقل دو متغیر که ردهبندی تقاطعی شدهاند
انتخاب برنامۀ زمانثابتfixed-time plan selectionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای هماهنگ کردن چراغ تقاطعهای متوالی که مبتنی بر برنامههای ازپیشطراحیشده براساس جدول زمانبندی هفتگی است
متقاطعلغتنامه دهخدامتقاطع. [ م ُ ت َ طِ ] (ع ص ) از هم دیگر برنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). جدا شونده یکی از دیگری . هر دو چیزی که به هم برسند و سپس از هم ج
اردنلغتنامه دهخدااردن . [ اَ دَ / اُ دُن ن ] (اِخ ) رودخانه ای نزدیک بدمشق .گویند مریم عیسی علیه السلام را در آن رودخانه شست . (برهان ). نام رودی که دریاچه ٔ طبریه را به بحیره ٔ
ابوریحانلغتنامه دهخداابوریحان . [ اَ رَ ] (اِخ ) بیرونی . محمدبن احمد خوارزمی بیرونی . از اجله ٔ مهندسین و بزرگان علوم ریاضی . او یکی از نوادر دُهاةِ اعصار و نمونه ٔ کامل ذکاء و فطن